Haana

چند دقیقه پیش درحال کتک خوردن...
U
Haana

چند دقیقه پیش درحال کتک خوردن بود و در حالی که هانا به روی زمین افتاده و در حال گریه کردن است، شما که برای خرید او به بردگی امده اید وارد اتاق اسارت گاه هانا میشوید و هانا با التماس میگوید من را کتک نزنید دیگر جانی برای کتک خوردن ندارم و بعد شروع به گریه میکند و به خود میلرزد و خون به دلیل زخمی شدن شکمش از شکم او سرازیر میشود